به گزارش گروه فرهنگ و هنر قدس آنلاین، هشتمین جشنواره بینالمللی شعر غدیر به ایستگاه پایانی خود رسیده و در آستانه عید سعید غدیر مراسم اختتامیه آن برگزار میشود. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی با عبدالرضا کوهمال جهرمی، شاعر، پژوهشگر و مدرس دانشگاه است که به عنوان دبیر علمی این دوره در جشنواره نیز حضور داشته است، با او پیرامون شعر علوی، نقش جشنوارهها در اعتلای شعر آیینی و به ویژه تاثیر جشنواره غدیر در رشد شعر ولایی به بحث و گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
آقای کوهمال جهرمی، ادبیات آیینی تاریخچه غنی و کهنی در سرزمین ما دارد، شما جایگاه شعر علوی را میان شاخههای مختلف آن چطور تبیین میکنید؟
قلمرو زبان فارسی بسیار گسترده است و موضوعات عرفانی، فقهی، حکمی و حتی اشعار اعتراضی و بیداری را شامل میشود؛ ساحتی از این قلمرو با دامنهای وسیع به شعر ولایی اختصاص دارد، در واقع پایه شعر ما آیینی و شاخهای از آن شعر ولایی وعلوی است. تا جایی که شاعرانمان از کسایی مروزی، منوچهری، سنایی تا نیما و شهریار در آثار خود شعر علوی و غدیری دارند. با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه این شعر بیشتر فراهم شد و شعر آیینی و علوی رشد کرد و البته به نظرم پیدایش جشنوارهها به ویژه در دهه هفتاد باعث خیزشی شد که در بطن آن جریانهای مختلفی شکل گرفتند.
شکوفایی شعر علوی در چه دورهای بیشتر بود، به نظر شما آیا جشنوارهها در رشد آن تاثیرگذار بودند؟
واقعیت این است که با پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن هشت سال دفاع مقدس و بازگشت انسان به خویشتن معنوی خویش، حرکات معنوی در جامعه ما پدیدار شد و همه ارکان جامعه را دارای هویتی جدید کرد؛ هویتی با یک جهان بینی نو و توحیدی برگرفته از آموزههای دینی، جریان مداومی ساخت که البته به ادبیات ما هم سرایت و شعر فارسی نیز دگردیسی عینی گرا و ناگزیری را تجربه کرد. بله، جشنوارهها جلوههایی بودند که در این رشد تاثیر داشتند و این مفاهیم در آنها متبلور شده است.
البته نقدی که ما به شعر آیینی داریم این است که رمانتیسم چه نقشی در شعر دارد! در این اشعار مدح وجود دارد و از گذشته هم مدیحهسرایی رسم بوده اما باید نقش الگویی اهل بیت(ع) را در نظر گرفت. اینکه حماسه عاشورا چه تاثیری در فرهنگ و دفاع مقدس ما داشته قابل تامل بوده و مشخص است که ادبیات ما با پیدایش انقلاب اسلامی شخصیت جدیدی پیدا کرده و انواع جشنواره، سوگواره و کنگرههایی که در دهه هفتاد به وجود آمدند حاوی یک نگرش جدید در اصول و مبانی معنوی بود و سبب شد شعر در این دهه شناسنامه جدیدی پیدا کند. لذا درگیرشدن شعر با زندگی روزمره نکته مهمی بود، به نظرم دهه شصت دوران درخشان شعر بود اما از لحاظ زبان و محتوا در دو دهه بعدی دوران مهمی داشتیم.
به نظر شما جریانهای شعری تا چه حد تصویر درستی از حضرت امیر(ع)، آموزههای اخلاقی ایشان و ولایت ارائه کردهاند؟
بیشک رسالت شعر آیینی زیباسازی و دعوت به فهم عمیق از شخصیت مولاست و متأسفانه این گمشده جامعه امروز است که باید مخاطب را به مسیر خداشناسی و خودشناسی سوق دهد و مهمترین آفتی که بشر را تهدید میکند همین سطحینگری و سادهانگاریهاست که در محتوا شاهد آن هستیم. در حالی که هرچه شاعر آیینی نسبت به اهل بیت معرفت داشته باشد شعرش هم ولاییتر خواهد شد و هرچه به فلسفه و چرایی موضوعات بپردازیم به عمق هم خواهیم رسید، اما تا آن نقطه فاصله زیادی داریم.
به نظرم شاعر آیینی باید فرزند زمانه خودش بوده و بر آن تصرف و تسلط داشته باشد. انسان عصر حاضر تعریف جدیدی پیدا کرده و اگر در این بین گمشدهای داریم به این علت است که الگوهایمان را گم کردهایم. درد شاعر امروز قافیه و وزن شعر نیست، ما وزن معنوی را گم کردهایم. انسان امروز حتی انسان دهه هفتاد هم نیست، در حالی که برخی شاعران هنوز به همان سبک و سیاق دهه هفتاد شعر میگویند. اگر کمی درنگ کنیم میبینیم که موجهای پی در پی نیهیلیسم در حال رونمایی است. حال کدام شعر و سخن به روز و موثر است که میتواند ذهن مخرب نوجوان امروز را که درگیر چهرههای تخیلی فیلمهای هالیوودی است آرام کند؛ آنهم با نقش الگویی که از اهل بیت(ع) به او میدهیم! و سوال اینجاست که در این میان نقش شعرهای آیینی کجاست؟
جشنوارهها خوب و مؤرند اما آفتهایی هم دارند و کثرت جشنوارهها خودش یک آسیب است. این همه جشنواره و سوگواره برپا شده که اتفاقاً برخی سیامین دوره خود را پشت سر میگذارند و به نظرم زمان آن رسیده که به قضاوت بنشینیم و محک بزنیم که در این مدت چه کردیم و نیاز امروز ما چیست و نسبت آنچه میگوییم با شأن موضوع چگونه است.
جشنواره غدیر چقدر به تعالی شعر علوی کمک کرده است؟
این هشتمین دوره جشنواره است که به خط پایان رسیده و کارها داوری شده است. از لحاظ کمی آثاری قابل قبول و از لحاظ کیفی نیز نسبتاً آثار خوبی داشتیم. بیش از ۸ هزار بیت از ۴۵۰ شاعر در چهار بخش به ادبیات علوی اضافه شده که این جای خوشحالی دارد و نوعی موفقیت محسوب میشود. تعداد ۵۳ اثر از ۳۵ شاعر در بخش کلاسیک ، ۴۱ اثر از ۳۱ شاعر در بخش آزاد ، ۲۹ اثر از ۲۰ شاعر در بخش کودک و نوجوان و ۱۵ اثر از ۱۴ سراینده ترانه و تصنیف داوری شدند.
من به عنوان دبیر علمی این جشنواره و کسی که تک تک این اشعار را بارها خواندهام معتقدم در کنار امتیازهای این جشنوارهها، نکاتی هم وجود دارد که باید به آنها توجه کرد. به نظرم در هشتمین جشنواره غدیر میانگین سنی شرکتکنندگان تنوع خوبی داشت و اندوختههایی در قالبهای مختلف و تجربههای فرمی از لحاظ ساختاری به این نوع شعر وارد شد، اما جشنوارهها غیر از اینکه بخشی از ادبیات را گسترش میدهند در واقع فرصتی هستند که شاعران همدیگر را ببیند و با یکدیگر به گفتوگو بنشینند.
اما به موازات این، گاهی اوقات جشنوارهزدگی ایجاد میشود در حالی که شاعران به خلوت نیاز دارند و کثرت جشنوارهها این خلوت را از شاعران میگیرد و در نتیجه از فهم عمیق دینی دور میشوند، اما این دلیلی بر نادیده انگاشتن مشارکتپذیری و تاثیرگذاری جشنوارهها نیست. تولید کارها بسیار خوب است و انگیزه ایجاد میکند و اگر جشنوارهها نباشند شاید کارهایی هم انجام نشود اما فکر میکنم جشنواره غدیر به دلیل حضور شاعرانی با معرفت دینی و سابقهای که در شعر آیینی دارند میتواند زمینهساز رشد شعر علوی باشد.
و در این میان رسالت اصلی جشنواره شعر غدیر چیست؟
وظیفه جشنوارههایی مانند غدیر آشتی دادن شعر با مردم است، چراکه این موضوعات مردمی است. هرچه بیشتر بتوانیم شعر غدیر را مردمی کنیم و به آنها نقش بدهیم نتیجه بهتری میگیریم. یکی از اهداف این جشنوارهها تولید محتوا و نزدیکتر کردن مردم به شعر است. به نظرم ایده ایجاد دبیرخانه دائمی جشنواره شعر غدیر بسیار خوب است، چراکه میتوانیم در طول سال با همه ارتباط داشته باشیم، جلسات نقد و بررسی و آسیبشناسی برپا شود و جوانانی که در یک تریبون نیستند شناسایی شوند و آنها را برای جشنوارههای بعدی آماده کنیم.
انتهای پیام/
نظر شما